جمال شورجه، کارگردان سینما در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه»با بیان اینکه سینما دفاع مقدس گونهای فراموش شده در سینمای ما است، گفت: همیشه در هفته دفاع مقدس یا گرامی داشت هفته بسیج شاهد مصاحبههای مختلفی هستیم که درباره سینمای دفاع مقدس سخن رانده میشود، اما این اظهار نظرها تنها به همین مناسبت ها خلاصه میشود و مسئولان سینمایی با پایان آن دوباره این دست آثار را به صندوقچه خاطرات خود میسپارند. این وضعیت تا به آنجا شدت یافته که دیگر قادر نیستیم دو سال یک بار هم، جشنواره فیلم دفاع مقدس را برگزار کنیم؛ جشنوارهای که تا یک یا دو دهه پیش به صورت سالیانه برگزار میشد و در آن کارهای متعددی حضور داشتند.
وی در ادامه افزود: نکته تاسف آور اینجاست با گستردهتر کردن دامنه این جشنواره، باز هم برای برگزاری این جشنواره، تولیدات لازم فراهم نشد. منظور اینکه جشنواره دفاع مقدس به مقاومت تغییر نام داد تا کارهایی با محوریت مقاومت اسلامی نیز در آن حضور داشته باشد، اما باز هم اتفاقی خوب برای این ژانر فرهنگی ارزشی روی نداد. وضعیت مذکور در حالی است که این دست فیلمها میتواند تا سالهای سال منبع تولیدات مختلف باشد.
*دفاع مقدس تابلوی اقتدار ماست
این کارگردان گفت: در ابتدا باید به نکتهای مهم اشاره کنم و آن نیز اینکه در سالهای اخیر فیلمهایی وجود دارد که به بهانه واقعیتگرایی در پی تصویرسازی نادرست از هشت سال دفاع مقدس هستند، البته پر واضح است جنگ به خودی خود چیز بدی است، اما کشور ما طی سالهای دفاع از خود رشادتهایی را به نمایش گذاشت که بر پایه ایمان شکل گرفته بود. برای همین دردآور است بخواهیم تمام این داشتهها را نادیده و به نکات تاریک بپردازیم.
*هر رزمنده ای الهام بخش یک فیلم سینمایی است
شورجه با بیان اینکه تک تک رزمندگان میتواند الهام بخش یک فیلم سینمایی باشند، گفت: سیاهنمایی از سینمای دفاع مقدس تا به آنجا پیش رفت که در برخی مواقع در فیلمهای سینمای با نیروهای متخاصم عراقی همدردی می شود! البته نمیخواهم اسم آن فیلم ها را نام ببرم، اما آیا کسانی که به این آب و خاک تجاوز کردهاند باید الهام بخش فیلمهای ایرانی باشد، این سهلانگاری در شرایطی است که در هشت سال دفاع مقدس قهرمانان بسیاری داشتهایم که هر کدام برای خود الگویی مثال زدنی هستند، که از هر سنی در میان آنان وجود دارد.
وی به توضیح فوق اضافه کرد: مصداق گفته بالا را به خوبی میتوان در بنرهایی که این روزها در خیابانها نصب شده، مشاهده کرد که از نوجوان گرفته تا پیرمرد در میان رزمندگان اسلام وجود داشت. اینها کم نکتهای نیست که بخواهیم به سادگی از کنار آن عبور کنیم. درضمن وقتی چنین امتیازی در هشت سال از دفاع مقدس وجود دارد. چگونه میخواهیم آن را فراموش کنیم؟ آیا سینمای جهان بعد از گذشت نزدیک به 70 سال جنگ جهانی دوم، آن را فراموش کرده که ما بخواهیم این کار را تنها بعد از گذشت 25 سال انجام دهیم؟
*لبنانی ها اقتدار خود را مدیون ایران می دانند
کارگردان فیلم «33 روز» گفت: من سه سال پیش فیلمی با عنوان «33 روز» روز ساختم که در آن به مبارزه رزمندگان حزب الله پرداخته میشد. نکته جالب اینجاست در زمان ساخت این فیلم، وقتی با رزمندگان حزبالله صحبت میکردم بسیاری از آنها بیان میکردند که الگوهای خود را از شهدای ایران در هشت سال دفاع مقدس گرفتهاند. این مسئله چیز کمی نیست که بخواهیم به راحتی از کنار آن بگذریم، اما متاسفانه ما به بهانه واقعیتگرایی چشم خود را به روی این داشتهها بستهایم.
*عوامل افول سینمای دفاع مقدس
این فیلمسازدر پاسخ به این سوال که چه عواملی را برای افول سینمای دفاع مقدس میتوان نام برد، گفت: برای به وجود آمدن این وضعیت تنها نمیتوان به یک موضوع اشاره کرد، چون دایره این مسئله گسترده است که من تنها به دو یا سه بخش اشاره دارم. ابتدا اینکه برنامهریزی و سیاستگذاری سازمان سینمایی به گونهای نیست که در آن تولید فیلمهای دفاع مقدسی به عنوان تولیدات اصلی مد نظر باشد این مسئله نیز تنها به یک دوره خاص خلاصه نشده، بلکه سالهاست چنین وضعیتی وجود دارد.
وی سپس ادامه داد: مسئله دیگر که مدنظر بسیاری از سینماگران است نبود امکانات لازم برای فیلمسازی در این حوزه است. درصورتی که به یاد درام در دهه 60 و 70 امکانات نظامی به راحتی در اختیار فیلمسازان قرار میگرفت، اما امروز برای بهره برده از کوچکترین اداوات نظامی، باید سختیهای فراوانی کشید. مشکلاتی که در نهایت به نتیجه مثبت ختم نمیشود، برای همین در کنار سازمان سینمایی نیز نیروهایی چون ارتش و سپاه هستند که قادرند یاری رسان سینمای دفاع مقدس باشند.
*هجمه های رسانه ای سینماگران را منفعل کرده است
شورجه در پایان گفت: هجمههای رسانهای برخی منتقدان باعث شده کمتر سینماگری اجازه پیدا کند به این حوزه ورود پیدا کند! اما سوال من از کسانی که از فیلمهای دفاع مقدسی انتقاد کرده و آن را موضوع فراموش شده میدانند این است که حال حاضر در سینما که این دست آثار فراموش شده ما به کجا رسیدهایم؟ آیا سینمایی که در آن محور بسیاری از فیلم رابطه دختر و پسر و بحث خیانت در خانواده است، الهام بخش یک سینمای ارزشی برای ایران اسلامی است؟ از این دست سوالات فراوان وجود دارد، اما امید میرود در نهایت کسانی که دلسورز این سینما هستند و قدرت توان و حمایت از این ژانر را دارند، همت خود را مضاعف کنند تا شاهد اعتلای مجدد این دست تولیدات باشیم.